پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

پارسا جیگر مامان و بابا

پارسا و روزهای پایانی 21 ماهگیش

سلام عشق مامان اومدم یکم از کارها و حرفهای قشنگت بگم این روزها  یه خاله سحر پیدا کردی همسایه واحد روبرو هم خیلی دوستش داری و دوست داری بیاد پیشمون هم وقتی می یاد بهش می گی خاله برو تنهام بزار  تا  می ره هم گریه می کنی که خاله بیا بیچاره خاله نمی دونه باید با شما چکار کنه  تلویزیون که نگاه می کنی بیشتر دوست داری برنامه ای باشه که با بچه ها شعر می خونن همش می گی مامانی بزن آقاهه بخونه ، خودتم که حسابی خوندنت گرفته شعرهایی که الان می خونی هم به این صورته قسمتهایی که آبی نوشتم رو کامل خودت می گی: یه روزی آقا خرگوشه               رفت دنبال بچه...
24 مرداد 1392

21 ماهگی پارسا جیگر

  ماهگیت مبارک عشق من   بهانه هم اگر می گیری بهانه ی مرا بگیر... تمام خواستن را وجب کردم تمام خواستن را... هیچکس و هیچکس ... به اندازه ی من عاشق تو و بهانه های تو نیست...   سلام نفس مامان ، خوشگل مامان اینقدر این روزها  شیرین  و دوست داشتنی شدی که هرچی بگم کمه  از یه کلمه هایی استفاده می کنی که من و بابایی دهنمون باز می مونه  کلمه هایی مثل خودم می خوام بیارم ، می خوام دوباره ببینم،  نکن دیگه، و ....  شعر  خوندنت هم خوب شده  دو تا مصراع که خیلی خوب بلدی و دائم توی خونه راه می ری و می خونی هم اینه:  پرنده ای خسته منم ...    و  کیه کیه ...
5 مرداد 1392

20 ماهگی پارسا جیگر

      ماهگیت مبارک نفس مامان   پارسای من ، به خاطر تو خورشيد را قاب مي كنم و بر ديوار دلم مي زنم. پارسای من ، به خاطر تو اقيانوس ها را در فنجاني نقره گون جاي مي دهم . پارسای من، به خاطر تو كلماتم را به باغهاي بهشت پيوند مي زنم. پارسای من، به خاطر تو دستهايم را آيينه مي كنم و بر طاقچه يادت مي گذارم . پارسای من، به خاطر تو مي توان از جاده هاي برگ پوش و آسمانهاي دور دست چشم پوشيد . پارسای من، به خاطر تو مي توان شعله تلخ جهنم را چون نهري گوارا نوشيد . پارسای من، به خاطر تو مي توان به ستاره ها محل نگذاشت و به خاطر روي زيباي تو بو د كه نگاهم به روي هيچ كس خيره نماند ، به...
2 تير 1392

19 ماهگی پارسا جیگر

ماهگیت مبارک عشقم نفس مامان ببخشید که دیر به دیر وبلاگت رو بروز می کنم  آخه این روزها خیلی خیلی سرم شلوغه راستش بعد از جابجایی خونه حسابی گرفتار کارهای خونه شدیم نصب همه وسایل و امکانات خونه ، چیدن وسایل و سر و سامان دادن خونه ی جدید شما هم که حسابی شیطون و بلا مگه می زاری من راحت به کارهام برسم به هرحال اینه دلیل دیر به دیر آپ شدن وبلاگت عزیزم  الان اومدم با کمی تأخیر ١٩ ماهگیت رو تبریک بگم و یکم از کارهای جدیدت بگم این روزها حسابی یه پا نصاب شدی از بس که بابایی همه چیز خونه رو درست می کنه شما هم دائم لوازم و ابزار بابایی رو بر می داری  و می خواهی همه چیز رو درست کنی از مبل بالا می ری و با پیچ گوشتی کلید کولر رو...
2 خرداد 1392

پارسا در نوروز92

سلام عشق مامان عشق مامان تو که هر لحظه با شیرین کاریها و شیرین زبونیهات من و بابایی رو دیوانه وار عاشق خودت می کنی ، تو که با هر لبخندت شوق و امید زیستن ما رو هزار برابر می کنی ، تو که با هر نگاهت قشنگترین لحظات زندگی را به ما هدیه می دی نمی دونی چقدر از داشتنت خوشحالیم و به خودمون می بالیم که خدا فرشته ای مثل تو رو به ما هدیه داده عزیزم به خاطر همه آرامشی که از تو داریم خدا را شکر می گوییم و به پاس تمام خوبیهایت بهترین ها را برایت آرزومندیم. گل مامان  امسال هم با دومین حضور قشنگت کنار سفره هفت سین بهارمون رو قشنگتر و زیباتر کردی تو مهمونی ها حسابی آقا و گل شدی به جز لحظه پسته خوردنت که تا چشمت به پسته می افت...
7 ارديبهشت 1392

هجده ماهگی پارسا جیگر

ماهگیت مبارک نفسم من هر روز،  با شعرهايم كه تمام احساس ِ من است نوازشت ميكنم، لمست ميكنم، مي بوسمت موهاي نرمت را شانه ميكنم، صورتت را ميشويم و به تو شعر ميدهم تا گرسنه ي احساس نباشي تا روزي كه به دنيا مي آيي ، احساست دم دستت باشد قايمش نكني ،عزيزك ِ من، و ما هر روز عاشق تر از روز ِ قبل ميشويم به همين راحتي. تو وادارم ميكني شعرهايم را برايت شبها قصه بگويم تا بخوابي درون ِ نهاد ِ من. تو وادارم ميكني تا دوباره به لهجه ي كودكي هايم با تو صحبت كنم. و روي حياطي كه هنوز كف ِ آ ن خاكيست و آب پاشي شده با تو پابرهنه بدوم تا كف...
2 ارديبهشت 1392

سال نو و 17 ماهگیت مبارک پسر گلم

وقتی تو موفق میشی من با غرور به دنیا می گویم که "این دوست من است" اما وقتی شکست می خوری من کنارت میمونم و دستهایت را می فشارم و میگویم من دوست تو هستم.  عزیزم لحظات از آن توست؛ آبی، سبز، سرخ، سیاه، سفید رنگهایی را که بایسته است بر آنها بزن روزهایت رنگارنگ سال نو مبارک . .. ...
2 فروردين 1392

ممنونم خاله کیانا جونم

سلام خاله جونم ممنون که برای من وقت گذاشتین و این عکسای خوشگل رو برام درست کردید و توی این روزها که مامانی حسابی کار داره و سرش شلوغه این پست قشنگ رو برای من آماده کردید خیلی خیلی دوستت دارم خاله جونم     ...
19 اسفند 1391