پارسا جیگر 10 ماهه شد...
عزیزم ماهگیت مبارک
فرزندم....
تک ستاره زندگی
نگاهم را با سپیدی ورودت روشن کردی
آمدی با یک بغل امید و عشق
در بن بست خاطراتم بیتوته کردی
و با سر انگشتانت به شیشه دلم تلنگر زدی
دلبندم
روئیدنت را به تماشا مینشینم
تو در ناگهانی ترین نگاه 10 ماهه شدی
حالا حضور سبزت آرامشم میدهد
شکوفه های عشق را میبویم و آرام میگویم ...................دوستت دارم
گل پسرم بزرگ شدی...
آقا شدی...
بزرگ مرد کوچک من......
کنجکاو و متین....
شیطون و دوست داشتنی....
خواسته هایت را با ایما و اشاره و جیغ زدن بیان میکنی...
حسابی شیطون و بلا شدی همه خونه رو جمع کردیم هر چیزی که ممکنه خطرناک باشه یا تو برای اونا خطرناک باشی ولی بازم نمیشه لحظه ای ازت غافل شد . فدای تو که مدام میخوای همه چیزو کشف کنی .
پسر مامان توپ بازی رو خیلی دوست داری . به توپ هم میگی "گل" با ماشینهات هم خیلی قشنگ بازی می کنی البته بیشتر هدفت اینه که چرخهای ماشینت رو بچرخونی و به چرخیدن اونا نگاه کنی عاشق پارک و به قول خودت دَدَ شدی اکثر شبا با بابایی می ریم پارک و شما باید حتما سوار تاپ و سرسره بشی خیلی علاقه داری و اگر زود بخواهیم بریم خونه جیغ می کشی و عصبانی می شی جدیدا هم که تا صدای آهنگ از جایی می شنوی سریع نی نای نای رو شروع می کنی دستات رو می بری بالا و حسابی دلبری می کنی وقتی هم خوشحال می شی سریع دس دسی می کنی قربونت برم عسلم خیلی دوستت دارمممممممممممممممممممممممممممم
اینجا خونه دایی مهدی رفتیم و شما حسابی از دیدن ماهی ها به ذوق اومدی و مدام تکرار میکردی گل گل
اینجا خونه مامان جون از حموم اومدی و مثل ساندویچ شدی بخورمت من جیگرم