پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

پارسا جیگر مامان و بابا

پارسا جونی شکمو

 سلام عزیز دلم می خوام خاطره خوب اولین خوردنی مجاز رو برات بگم اول اینو بگم که خیلی دوست دارم زود زود بزرگ بشی برخلاف نظر اکثر مامانایی که بچه شون به همراه شیطنت هاش بزرگ شده و می گن من از این روزهای خوب نهایت استفاده رو ببرم ولی بازهم دوست دارم بزرگ شدن تو رو با تمام لذت هاش حس کنم البته تو  هم مثل من یکم هولی و یکماه جلوتر پیشواز رفتی و خوردن حریره بادام رو آغاز کردی با اینکه دکترت دستور داده بود تا پایان شش ماهگی بجز شیر چیز دیگه ای نخوری اما عزیزم تو  که خیلی تمایلی به خوردن شیر نداری و هربار باید با ترفند های مختلف شیر بخوری فکر کنم دوست داری طعمهای دیگه رو زود امتحان کنی ...
21 اسفند 1390

پارسا جونی و حمام

  سلام پسر قشنگم امروز می خواستم چند تا عکس از حمام کردنت بزارم آخه خیلی حمام رو دوست داری و همیشه برای حمام ذوق می کنی ما هم برای تو به هرحال سعی کردم تو این پست شئونات اسلامی رو هم رعایت کنم (بخاطر بعضی از خاله جونی ها که دخمل خوشگل دارن و دخملاشون نباید عیبت رو ببینن)       ...
21 اسفند 1390

پارسا و کتاب و شیرین کاریهاش

  عزیز دلم الان خیلی وقته که تو با شیرین کاریهات هر لحظه من و بابایی رو بیشتر از قبل عاشق خودت می کنی یکی از قشنگترین کارها و تغییراتت شناختیه که دیگه نسبت به من و بابایی و مامان جون پیدا کردی و اینکه تا غریبه ها رو می بینی به گریه می افتی و فقط می خواهی پیش ما برگردی و چشم از ما برنمی داری نمی دونی این احساس امنیت و آرامشی که تو بغل ما می کنی 1000 برابر برای ما شیرین تره چون داریم نتیجه زحمتا و بی خوابی و محبتامونو تو چشمات می بینیم و با هر لبخندت زندگی رو برای ما خیلی خیلی قشنگتر و لذت بخش تر می کنی البته لبخند که چه عرض کنم کم کم شده قهقهه و بعضی وقتها هم جیغهای بنفش می کشی، دیگه اینکه جدیدا به جای آقون و واقون و ص...
15 اسفند 1390

پارسا جیگر و کامپیوتر

پسر کو ندارد نشان از پدر        تو بیگانه خوانش مخوانش پسر پسر گلم این اولین باریه که تو در مقابل کامپیوتر قرار گرفتی با یه شور و ذوقی نگاه می کردی و بعدشم تصمیم گرفتی تایپ کنی اینقدر جدی به کارت ادامه دادی انگاری که سالهاست با این وسیله آشنایی داری حتی بعد از تایپ کردن حروف به صفحه مانیتورم نگاه می کردی خلاصه حرفه ای حرفه ای قربونت برم فکر کنم تو هم بخواهی شغل بابایی رو ادامه بدی (آخه بابایی مهندس کامپیوتره) و این علاقه و استعداد هم تو وجود تو از حالا داره شکوفا می شه موفق باشی گل پسرم. اینم اولین متنی که تایپ کردی فکر کنم به زبون نی نی کوچولوهاست چون ما چیزی ازش متوجه نشدیم ...   ...
3 اسفند 1390